جوک های جالب و خنده دار سری هفتم
جوک های جالب و خنده دار سری هفتم
هیچ وقت وقتی سوار ماشین هستین به ماشین بغلی فحش ندین...
ما دیروز فحش دادیم خوردیم به ترافیک :|
************************************************************
حماقت نکن!...
.
.
.
همین دیگه...
خیلی باکلاس بود نه...
بذار یه بار دیگه بگم...
حماقت نکن!...
ای جونم چه بهم میاد پست فلسفی بذارم . . .^__^
************************************************************
بیماری چشمی داریم به اسم "رتی نوزیس پیگمن تاریا". قشنگ معلومه دکتری که کشفش کرده خودش کور بوده مشتاش رو کوبیده به کیبورد !
************************************************************
دختره سوار الاغ شده و عکس انداخته
بعد زیرش نوشته اون بالایی منم...!!
.
.
.
.
من دیگه چیزی نمیگم خودتون قضاوت کنید..!!
************************************************************
ای بابا این مورچه ها هم پدر منو در اوردن...نمیتونم یدقه موبایلمو بذارم رو زمین.
همش فک میکنن سیب گاز زدس میان دورش جم میشن.
.
.
الان فهمیدین اپل دارم یا بیشتر توضیح بدم؟!! :)
************************************************************
سعدی گفته :ای ساربان اهسته ران
هرکی ندونه فک میکنه شترا 180تا میرفتن ........
شیرازیه دیگه سرعت شتر براش زیاده///
************************************************************
ما یه بار بین راه نگه داشته بودیم غذا بخوریم ، یه خانواده دیگه هم اونور
نشسته بودن … یه بچه داشتن به زور اگه سه سالش بود ، بعد باباهه راه
افتاده بود دنبال این هی صداش میزد : آقا سید محمد صادق بیا …ما با این
کهولت سن به زور اگه “هوی” صدامون کنن …
************************************************************
یه ﺑﺎﺭ ﺗﻮ ﻓﻴﺴﺒﻮﻙ ﺑﻪ ﻳﻪ پسره ﮔﻔﺘﻢ
میای ﺧﻮﺍﺳﺘﮕﺎﺭﻳم؟
ﮔﻔﺖ: جوابم نه،
ﭘﺮﺳﻴﺪﻡ ﭼﺮﺍ؟
ﮔﻔﺖ ﭼﻮﻥ ﻣﺘﺎﻫﻠﻢ!!!
ﭘﺮﺳﻴﺪﻡ ﻛﻲ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﻛﺮﺩﻱ؟!
ﮔﻔﺖ ﺩﻩ ﺳﺎﻝﭘﻴﺶ!
ﭘﺮﺳﻴﺪﻡ ﺑﭽﻢ ﺩﺍﺭﻱ؟
ﮔﻔﺖ: ﺁﺭﻩ ﺩﻭﺗﺎ ﺩﺍﺭﻡ!
ﭘﺮﺳﻴﺪﻡ ﭘﺲ ﭼﺮﺍ ﺍﻳﻨﺎﺭﻭ ﺑﻪ ﻣﻦﻧﮕﻔﺘﻲ؟
ﮔﻔﺖ : ﭼﻮﻥ ﺧﻮﺩﺕ ﻫﻤﺸﻮﻣﻴﺪﻭﻧﺴﺘﻲ !!
ﭘﺮﺳﻴﺪﻡ ﻳﻨﻲ ﭼﻲ؟!
ﮔﻔﺖ: ﺍﺑﻠﻪ ﻣﻦ داییتم ! ﻣﺎﻣﺎﻧﺖ ﮔﻔﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﺑﻴﺎﻡ ﺑﺒﻴﻨﻢ ﺗﻮ
ﻓﻴﺴﺒﻮﻙ ﭼﻪ ﻏﻠﻄﻲ ﻣﻴﻜﻨﻲ !!!!!!!!!!!!!:)))))
************************************************************
به بابام میگم بدم میاد آبمیوه رو تو لیوان شیشه ای بخورم
برگشته میگه بریز تو آفتابه بخور نی ام داره...•﹏•
این است محبت پدرانه...